سیری در سیره و تاریخ حجگزاری امام حسین علیهالسلام
اهمیت حج در اسلام به دلیل جامعیت آن همواره مورد توجه و اهتمام ائمۀ هدی علیهمالسلام بوده است و حج از منظر اهل بیت عصمت و طهارت فرصتی برای معرفی مکتب و اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله و از دیگرسو به عنوان سیر و سلوک مؤمنان و نردبان قرب الهی، راهی اطمینانبخش برای عروج الیالله بوده است. این خصوصیت و دهها ویژگی دیگر حج که از آن بهسان اسلام یا بهسان قرآن و یکی از ارکان اسلام و پرچم برافراشته دین یاد شده است. سبب شده است که این عبادت فاخر و بیبدیل مورد عنایت و در کانون توجه ایشان قرارگیرد. و امامانی که فرصت حضور داشتند به کرات و دفعات در مراسم حج حضور یافتند و حج بهجا آوردند. ازجمله حضرت سیدالشهداء حسینبنعلی علیهماالسلام، سومین امام شیعیان است. چنانچه نقل شده است چند بار همراه پدر ارجمندشان امام علی علیهالسلام و برادر بزرگوارشان امام حسن مجتبی علیهالسلام و جمعی دیگر از نزدیکان در مراسم حج شرکت کردند. در برخی متون آمده است که امام حسین علیهالسلام 25 حج به جای آوردند.
ابوبکر انصاری با سند خود از عبدالله بن عبید نقل میکند که گفت: «حسین بن علی علیهالسلام بیست و پنج بار پیاده حج نمود در حالی که اسبان او را همراهش میکشیدند.»
تضرع و فروتنی در حج
حضور خاشعانه و سیرۀ معنوی حضرت در حج، سلوک ارزشمندی از سیرۀ صحیح حجگزاری را به نمایش کشید. نیایش امام همراه با تضرع و خضوع و خشوع مثالزدنی آن امام در عرفات در روز نهم ذیحجه نمونۀ بارز از این سلوک معنوی و الهی آن حضرت بود که امروز میراث جاوید و ارزشمندی به نام دعای عرفه و شیوۀ نیایش آن حضرت که در منابع معتبر آمده است برای امت اسلام به یادگار مانده است. در یکی از گزارشها آمده است که امام حسین علیهالسلام در کمال فروتنی در پیشگاه خدای عزوجل رهسپار خانۀ خدا میشد تا با خضوع و خشوع تمام، مناسک حج را به جای آورد.
دیده شد که امام حسین علیهالسلام خانۀ خدا را طواف میکرد، سپس به مقام ابراهیم رفت و نماز گزارد. سپس گونۀ خود را بر مقام نهاد و شروع به گریه کرد و میفرمود: «عبیدک بباک، خویدمک بباک، سائلک بباک، مسکینک بباک؛ خدایا بندۀ ناچیز تو به درخانهات پناه آورده، خدمتگزار کوچک تو به در خانهات پناه آورده، خواهان تو در خانهات پناه آورده، نیازمند تو به در خانهات پناه آورده».
این فرازها را پیوسته تکرار میفرمود، سپس برگشت و در بین راه به نیازمندانی گذر کرد که پاره نانی را میخورند به آنان سلام گفت: حضرت را به غذای خود دعوت کردند حضرت با آنان نشست و فرمود: «اگر صدقه نبود با شما میخوردم، سپس فرمود که به هر یک مقداری پول بدهند.
همچنین ابراهیم رافعی از پدر خود از جد خود نقل میکند که گفت: «حسن و حسین را دیدم که پیاده به حج میروند، سپس بر هیچ سوارهای نگذشتند مگر آنکه او نیز پایین آمده پیاده راه میرفت.»
برخی از سلوک امام حسین علیهالسلام در حج
از سیرۀ حجگزاری آن حضرت نقل شده است که در سفر حج به راهنمایی مردم برای انجام اعمال و مناسک حج میپرداخت تا حج آنان مطابق شریعت اسلامی اقامه شود.
عمار بن معاویه از ابوسعید نقل کرده که گفت: «حسن و حسین علیهماالسلام را دیدم که با امام به جماعت نماز عصر را خواندند. سپس نزد حجرالاسود آمده آن را استلام کردند و سپس هفت بار طواف کردند و دو رکعت نماز خواندند.»
روایت شده که امام حسن علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام بعد از نماز عصر، طواف خانۀ خدا نمودند و ایستاده از آب زمزم نوشیدند.»
اسحاق بن عمار از حضرت ابوالحسن علیهالسلام نقل میکند که فرمود: «مردم (اهل سنت) را ندیدم که از حسن علیهالسلام و حسین علیهالسلام جز نماز در طواف واجب بعد از نماز عصر و بعد از نماز صبح فرا گرفته باشند.
آخرین حضور حضرت در مکه مکرمه و انجام عمره
امام حسین علیهالسلام که در سال 49 هجری بعداز شهادت امام مجتبی علیهالسلام امامت شیعیان را عهدهدار شدند. در عهد معاویه بر صلح امام مجتبی با معاویه متعهد ماندند و اگرچه به برخی اعمال و رفتار ظالمانه معاویه نسبت به پیروان و محبان حضرت امیر علیهالسلام اعتراض کردند، اما همۀ درخواستها به قیام علیه معاویه را رد کردند. معاویه برخلاف تعهدی که در صلح با امام مجتبی علیهالسلام داده بود، یزید فرزند فاسق خود را با حیله و تزویر بهعنوان جانشین خود تعیین کرد. امام حسین علیهالسلام در مقابل این ظلم و حاکمیت فردی فاسق و بیاعتقاد ایستاد که با فشار حکومت مواجه و ناگزیر همراه خانواده مدینه را ترک و به مکه سفر کردند و در این شهر از سوم ماه شعبان تا هشتم ذیالحجه اقامت گزید. هنگامی که امام در مکه در معرض بازداشت و ترور مأموران اموی قرار گرفت تصمیم گرفت مکه را به سمت عراق ترک کند. چنانچه ابومخنف مینویسد: «حسین خانه خدا را طواف کرد و سعی بین صفا و مروه را انجام داد و مویش را کوتاه کرد و از احرام عمره خارج شد.»
مرحوم شیخ مفید؟رح؟ میگوید: وقتی امام حسین علیهالسلام خواست به سوی عراق روانه شود، طواف کعبه کرد و سعی بین صفا و مروه را انجام داد و از احرامش خارج شد و آن را عمره قرار داد، چون قادر به انجام حج کامل نبود. زیرا میترسید دستگیر و به نزد یزید فرستاده شود. لذا عمره به جا آورد و همراه اعضای خاندان، فرزندان و شیعیان که به او پیوسته بودند از مکه خارج شد.
امام حسین علیهالسلام در معرض تهدید سخت قرارداشت و نقشه کشتن و ترور امام را حکومت به مأموران داده بود، امام نه از ترس کشته شدن، بلکه نگران کشته شدنی بود که ثمره و بهرهای برای مقابله با ظلم و رسوایی حکومت ستمگر و فاسق و هدایت جامعه و نجات مردم نداشته باشد. این نوع کشته شدن مورد نظر امام نبود. لذا باید در یک مصاف علنی و آشکار و بیان روشن مقصد و آرمانها به لقای حق بشتابد تا برای همیشه یک مدرسۀ بزرگ برای بشریت رهایی بخش و شهادت عزتمندانه بماند.
تهدیدات نسبت به جان امام علیهالسلام از سوی حکومت اموی جدی بود چنانچه بعدها عبداللهابنعباس در نامهای که در جواب یزید نوشت از این حقیقت پرده برداشت. او در این نامه خطاب به یزید مینویسد: «من فراموش نمیکنم که چگونه حسین را از حرم رسول صلیاللهعلیهوآله به حرم خدا راندی و اینکه به مأمورانت دستور دادی تا اور ابه قتل برسانند.»
اما در خصوص اینکه امام حسین علیهالسلام حج را ناتمام گذاشت و آنرا تبدیل به عمره کرد و از احرام خارج و رهسپار عراق شد با شواهد و دلایل دیگری که در دست داریم سازگار نیست. شواهدی که بیانگر آن است که امام علیهالسلام از ابتدا با احرام عمره مفرده وارد مکه شدند و با انجام اعمال عمره مفرده در ماه ذیحجه بدون تبدیل نیت از مکه خارج شدند. از جمله شواهد این امر دو روایت صحیح است که از امام صادق علیهالسلام نقل شده و دراین دو روایت عمل امام حسین علیهالسلام به عنوان سنت مورد استناد قرارگرفته است.
حضرت در خصوص جواز محرم شدن به احرام عمره مفرده در ماه ذیحجه فرمودند: «حسین بن علی علیهالسلام روز ترویه به جانب عراق رفت در حالیکه به عمرۀ مفرده محرم شده بود»
در روایت دیگری امام صادق علیهالسلام در پاسخ به سوال یکی از اصحاب در فرق بین عمرۀ تمتع و عمرۀ مفرده فرمودند:
«عمرۀ تمتع با حج مرتبط است، اما کسی که عمرۀ مفرده را انجام میدهد هنگامی که آن را به پایان میرساند، میتواند به هر جا که بخواهد برود چنانچه حسینبنعلی علیهماالسلام در ذیحجه عمره مفرده به جای آورد و سپس در روز ترویه به سمت عراق رفت در حالیکه مردم به سوی منا میرفتند و کسی که نمیخواهد حج به جای آورد جایز است که در ماه ذیحجه عمره مفرده انجام دهد»
از روایت اول استفاده میشود که امام هنگام ورود به مکه (سوم شعبان) محرم به احرام عمرۀ مفرده بود و همان زمان عمره را انجام داده است. اما از روایت دوم استفاده میشود که حضرت پیش از خروج از مکه روزهای اول ذیحجه عمره مفرده انجام داده است و جمع این دو روایت یعنی انجام دو عمره ظرف چهارماه اقامت امام علیهالسلام در مکه میباشد.
شواهد دیگری هم وجود دارد که امام حسین علیهالسلام برای حج تمتع محرم نشده بود چون برای احرام به عمرۀ تمتع حضرت باید به یکی از میقاتهای تعین شده میرفتند که در هیچ متن تاریخی و متون روایی این امر گزارش نشده است.
مسالۀ دیگر اینکه در فقه حج ثابت شده است که اگر کسی پس ازاحرام عمره یا حج، مصدود شود یعنی دشمن یا شخصی او را از رفتن مکه یا عرفات منع کند و راه دیگری هم نداشته باشد باید در همان محل که ممنوع شده قربانی کند و از احرام خارج شود. لذا با صرف تغییر نیت نمیتوان از احرام خارج شد. درصورتیکه امام علیهالسلام به این نحوعمل نکردند و هیچ گزارشی از این نوع عمل امام در دست نیست. بنابراین امام علیهالسلام در سال شصت هجری در ماه شعبان با احرام عمره مفرده وارد مکه شدند و بعد از چهار ماه هنگام خارج شدن به سوی عرفات به دلیل عدم امنیت و آگاهی از نیت شوم حکومت یزید در اوایل ذیحجه عمره مفرده دیگری به جای آوردند و از مکه خارج شدند.
امام روز هشتم ذیحجه مکه را به عزم عراق ترک کردند. و همۀ تلاش خیرخواهانی از بنیهاشم و بداندیشانی از قریش و بنیامیه تلاش کردند که مانع حرکت امام شوند نتوانستند و فرمود:
«هر کس از شما که حاضر است در راه ما از خون خویش بگذرد و جانش را در راه شهادت و لقای پروردگار نثار کند با ما حرکت کند که من فردا صبح حرکت خواهم کرد. انشاءالله»
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حمید احمدی حاجیکلائی