نمای ماندگار

کمال الدین شاهرخ، عکاس حج و دفاع مقدس

اولین سفر من به سرزمین وحی در سال 1373 اتفاق افتاد. شوقی که در آن قبل از من به وجود آمده بود و لحظه‎شماری می‎کردم تا به آرزویم برسم. آرزویی که برای خیلی انسان‎های عاشق در طول زندگی دست نیافتنی است و خیلی‎ها در حسرت زیارت جان‎به‎جان آفرین تسلیم می‎کنند.
همان سفر اول، با ماموریت عکس‎برداری از حرمین آغاز شد و قرار بود تجربه‎ای را به‎دست آورم که بعد از آن سفر نخست، چهارده سفر حج و چندین سفر عمره استمرار آن بود. 
از یک طرف، محدودیت‎ها و ممانعت‎ها و برخورد ماموران سعودی با افرادی مثل من که دوربین به دست به دنبال ثبت فضاهای دست نیافتنی بودند و از طرف دیگر، من‎که تا آن لحظه آن فضا را تجربه نکرده‎ بودم، عشق و شوری را به هم پیچیده بود.
همیشه احتیاط را شرط عقل می‎دانستم اما به دنبال زوایایی بودم که کمتر کسی به آن پرداخته باشد و این زحمت و رنج را به خود می‎دادم تا بتوانم بهترین زاویه، کادربندی و موقعیت زمانی را برای عکس‎هایم انتخاب کنم.
اولین حضور من در مدینه منوره با احتیاط و بدون دوربین انجام شد. اصولاً اعتقاد داشتم که باید قبل از اقدام تمام زوایا و شرایط و نور مناسب برای عکس‎هایم انتخاب شود تا در لحظه عمل مردد به تصمیم‎گیری نشوم. 
حضور در مسجدالنبی و خصوصاً در قبرستان بقیع باعث تغییراتی در انسان می‌شود که مدتها از این انرژی بدست آمده در محضر بزرگان بهره‎مند است. در طول این سال‎ها عهد کردم به جهت حضور در این اماکن، چشمانم را تمرین دهم تا بر روی هر سوژه‎ای بی‎پروا قرارنگیرد و برای وصول به حکمت باید خیلی چیزها را ندید تا بتوان از دریچه چشم روحانی و تقوای نگاه به تصاویری که تنها در خیال مرور می‎شود دست پیدا کرد.
بارها برای من این اتفاق در مکه و مدینه رخ داد صحنه‎های که تصور آن را در مخیلات خودم نداشتم تنها با عنایت ائمۀ‎هدی علیهم‌السلام امکان‎پذیر گشت و این درک برای من حاصل می‎شد که تو نیستی که از پشت دوربین این صحنه‎ها را ضبط می‎کنی، بلکه این توفیق و اجازه‎ای است که به من داده شده تا بتوانم با دوربین صحنه‎هایی را عکاسی کنم که تاکنون کمتر کسی از این زوایا عکاسی کرده است. 
دشواری‎های انتظار در پشت‎بام ساختمان‎های مدینه مشرف به قبرستان بقیع و حرم نبوی موجب رضایتی می‎شد که بعداز مراحل عکس‎برداری در من بوجود می‎آمد. با اینکه بارها مورد اتهام و برخورد از طرف ماموران سعودی بودم ولی هربار عزمم نسبت به گذشته جزم‎تر می‎شد تا بتوانم هر آنچه تاکنون توفیق ضبط آن‎را نداشته‎ام، پیدا کنم.
 در طول این بیست و چند سالی که در این اماکن عکاسی می‎کنم بارها و بارها دست عنایت ائمه معصومین علیهم‌السلام در کارهایم مشاهده کرده‎ام و خدا را شاکرم که تأثیرات معنوی این تصاویر به مخاطبان نیز منتقل می‎گردد.
متأسفانه در طول این چندین سال شاهد اتفاقات غم‎انگیزی بودم از محاصره ساختمان بعثه و ضرب و جرح حاجیان و سقوط از پل جمرات تا واقعه تأسف بار فاجعه منا، که خود گویای مظلومیت چندین‎هزار حاجی در لباس احرام و در گرمای طاقت‎فرسای مکه و منطقه منا بود.
این گوشه‎ای از سرگذشت کسی است که با چشم‎سر عکاسی نمی‎کند بلکه چشم‎دل را به سمت فضای روحانی این اماکن باز کرده و عکاسی می‎کند. 
چشم دل بازکن که جان بینی
آنچه نادیدنی است آن بینی
 گر به اقلیم عشق روی آری
هم آفاق گل‎ستان بینی 


والسلام علیکم و رحمة الله
 


| شناسه مطلب: 106642




حج عکس حج هنر



نظرات کاربران